شانه به شانه با همسرم گام اول(لیلاچهرازی مشاورخانواده)

 در طول چند سال مشاوره زوج درمانی به نکته شگفتی رسیده ام.

همسرانی که برای مشاوره نزد من می آیند اغلب در مسائل کلی زندگی اتفاق نظر دارند. مسائل کلی ملاک هایی است که آنها بر اساسشان دست به انتخاب یکدیگر زده اند. مسائلی چون وضعیت مالی، وضعیت ظاهری، سطح تحصیلی، سطح اجتماعی وغیره. همچنین یادمان باشد هیچ زوجی بر سر تصمیم گیری مسائل مهم مملکتی با هم به اختلاف نمی افتند. هیچ زوجی بر سر تصمیم گیری شیوه مدیریت اقتصاد جهانی با هم نمی جنگند.

اختلاف همسران در مسائل جزئی زندگی است. آنها برای مشاوره نزد من نمی آیند! آنها برای بازگو کردن گلایه های کوچکی نزد می آیند که می دانند در هیچ کجا قابل طرح نیست! آنها حق مشاوره می دهند تا به زخم های عمیقی که از خنده دارترین و کوچکترین مسائل زندگی خورده اند توجه کنم.

اجازه دهید مثالی بزنم:

مردی 38 ساله، دارای تحصیلات عالی و سطح اجتماعی بالا به من مراجعه می کند. همسر او متهم است که هیچ گاه وی را درک نکرده است. از وی می خواهم چند مصداق بیاورد و یکی از مصداق ها این است:

 من علاقه ای ندارم که کشک روی آش را هم بزنم، اما همسرم مایل است همان ابتدا این کار را انجام دهد. این موضوع زمانی اهمیت پیدا می کند که قرار باشد یک کاسه آش را با هم بخوریم. من قبلاً در این رابطه با همسرم صحبت کرده بودم. اما باز هر بار که می خواستیم با هم آش بخوریم، همسرم فراموش می کرد و بلافاصله آش را هم می زد. این موضوع سبب می شد احساس کنم او خودخواه و خود محور است، به من اهمیتی نمی دهد و خواسته و میل من برایش بی ارزش است.

و باز نقل قولی دیگر از مراجعی دیگر:

من به پشه بسیار حساسم، هر کجا پشه ای باشد بلافاصله مرا پیدا می کند. اما همسرم هیچ حساسیتی به پشه ندارد. همسرم با وجود اینکه حساسیت من را می داند اما تابستان نیمه شب از خواب بیدار می شود و درب بالکن را باز می گذارد. صبح بیدار می شوم در حالی که درب بالکن باز است و پشه چند جای بدنم را زده است، دیوانه می شوم، از این که او اینقدر بی فکر است، از این که اینقدر برای او بی اهمیتم ...

دوستان خوبم، از شما می خواهم هم اکنون کاغذ و قلم بردارید و چند مورد از همین جزئیات خنده دار را که سبب اختلاف زناشویی بین تان شده است را یادداشت کنید. احتمالاً اول جزئیاتی را که "او" رعایت نکرده است به یاد خواهید آورد. اما ایرادی ندارد، بعد از اینکه خرده جنایت های او را نوشتید به خودتان فکر کنید و جزئیاتی را که شما رعایت نکرده اید یادداشت کنید.

حال گام اول را بردارید. هر روز با دقت به زندگی زناشویی تان نگاه کنید و یک نکته جزئی، کوچک و خنده دار را کشف کنید. هر روز با رعایت یک نکته کوچک یک گام بزرگ درجهت بهبود روابط بردارید.

در سال 65 روز هم به شما مرخصی می دهم. بنابراین هر سال 300 نکته جزئی در زندگی مشترکتان خواهید یافت.

در شروع هیچ گاه به این افکار اجازه ورود ندهید.

پس او چه کاری خواهد کرد؟

یا چرا فقط من ؟

یا مگر او رعایت می کند که من رعایت کنم؟

گام اول را بدون چشم داشت بردارید.

اعتماد کنید. معجزه های بزرگی در راه است.