شعردرمانی وکتاب درمانی

شعر درمانی و کتاب درمانی
« شعر پاسخ درونی وجودمان به سرخوشی وشعف ، رنج وعذاب ، واسرار همه جانبه زندگانی است . شعر یک ترانه ، یک آه وافسوس یا یک فریاد ، واغلب همه آنها باهم است .»

«چارلزآنگوف»

شعردرمانی وکتاب درمانی واژه هایی هستند که بطور مترادف برای توصیف کاربرد عمدی شعر وسایر انواع ادبیات به منظور درمان ورشد شخصی مورد استفاده قرار می گیرند . کتاب درمانی ، ذاتاً شامل بکار گیری ادبیات برای ترویج تندرستی وسلامتی ورفاه است .گذشته از اینها می توان کتاب درمانی رابه تعاملی رشدی یا تعاملی بالینی تقسیم بندی کرد . کتاب درمانی تعاملی رشدی بکاربرد ادبیات ، بحث، ونوشتار خلاق درمورد کودکان درمدارس وبیمارستان ها،درمورد بزرگسالان درگروههای رشد وحمایتی ودرمورد اشخاص سالمند درمراکز سالمندان وآسایشگاهها اشاره دارد . دراین محیط ها وشرایط اجتماع کتاب درمانی نه تنها برای پرورش رشد وپیشرفت بکار می رود ، بلکه همچنین به عنوان ابزار باز دارنده ای دربهداشت روانی مورد استفاده قرار می گیرد . کتاب درمانی تعاملی بالینی به کاربرد ادبیات ، بحث تبادل نظر، ونوشتار خلاق برای ترویج درمان ورشد درواحدهای روانی ، مراکز بهداشت روانی جامعه ، و واحدهای وابستگی شیمیایی بکار می رود .

کتاب درمانی از حدود کاربردهای گسترده ای درمورد افرادی از سنین مختلف برخوردار است وبرای تندرستی وبرقراری سلامتی بکار می رود وهمچنین درمورد افرادی که برای شرایطی چون بیماری قلبی ، سرطان واعتیاد تحت درمان قرار دارند مورد استفاده قرار می گیرد . کتاب درمانی درمورد بازنشستگان نیروهای مسلح ، درمورد سوء استفاده کنندگان مواد مخدر ، نوجوانان ، افراد دچار ناتوانی یادگیری ، خانواده های مبتلا به بدکاری ، زندانیان درحال توانبخشی وبازپروری ، افرادسالخورده ،درموردافراددچار مشکلات جسمانی ،ودرمورد بازماندگان وافراد تحت خشوند قرار گرفته ، افراد مورد سوءاستفاده قرار گرفته وافرادی که مرتکب زنا با محارم شده اند ، کاربرد دارد ، بررسی های مطالب ومواردخاص شرایطی فراهم می کنندمبنی براین که شعر درمانی ابزاری موثر وقدرتمند درمورد بسیاری از جمعیت های مختلف است .

اهداف شعردرمانی

· ایجاد دقت عمل ودرک وفهم درادراک خویش ودیگران .

· ایجاد خلاقیت ، بیان حال خود، وعزت نفس بیشتر .

· تقویت مهارتهای بین فردی ومهارتهای برقراری ارتباط .

· تخلیه احساسات قدرت بیش از حد وکاهش تنش .

· یافتن معانی جدید از طریق عقاید،بینش ها واطلاعات جدید .

· تشویق تغییر وافزایش مهارتهای مقابله ای ووظایف انتباقی .

کتاب درمانی فرآیندی تعاملی است که از سه جزء اساسی یعنی ادبیات (کتاب) ، درمانگر ودرمانجو(یان) تشکیل می یابد . درمانگر یک قطعه شعر یا نوعی از رسانه های نوشتاری یا گفتاری را به عنوان میانجی برای برانگیختن عواطف، احساسات وشناسایی موضوعات معین بحث برمی گزیند . این فرآیند تعاملی کمک می کند تا درمانجو براساس سطوح احساسی ، عاطفی ، شناختی واجتماعی رشد وتوسعه یابد . تمرکز برواکنش درمانجو به ادبیات بهداشت روان شناختی وتندرستی را تشویق می کند . درمانگر فضایی ملایم وغیر تهدید کننده را به وجود می آورد که درمان جویان درآن محیط احساس ایمنی می کنند واز آنها دعوت می شود که احساسات خودشان را آشکارا وبا صداقت بیان کنند . درمانگر ادبیاتی را انتخاب می کند که به لحاظ درمانی موثر باشد . چهار مرحله از فرآیند تعاملی کارکردن باشعر وسایر انواع ادبیات ظهور می یابد که عبارتند از :



1- مرحله شناسایی یا تشخیص : درمانجویان باید بتوانند گزینش را شناسایی کنند وبا آن همسان شوند .

2- مرحله معاینه : درمانجویان جزئیات ویژه ای را باکمک درمانگر کشف می کنند .

3- مرحله مجاورت یا هم کناری : این فرآیند تعامل مهم بین تضادها ومقایسات درشعر وادبیات را کشف می کند مقایسه یا نگرش به تجربه ای از دیدگاهی کاملاً مخالف می تواند نوعی آگاهی رافراهم کند که ممکن است مبنا واساس انتخاب های عاقلانه را از نظر دیدگاه ، رفتار وتصمیم گیری فراهم کند .

4- مرحله کاربرد واستعمال برای خود : درمانجویان بین فرد وادبیات ارتباط برقرار می کنند واین دانش جدید را درجهان واقعی درمورد خودشان بکار می بندند . درپایان جلسه درمانگر مسائلی را جمع بندی می کند تا به کارهای نیمه تمام برسد وکمک کند تا درمانجویان آنچه را که آموخته اند تمام کنند . فرآیند خواندن ونوشتن به عنوان میانجی یا کاتالیزوری مهم برای یک پارچگی شخصی بکار می رود .

نقش ووظیفه مهم نوشتن آن است که ساختار آن معادل محسوس فضای درونی را فراهم می کند که درآن فضا زندگانی شخصی آنقدر تکامل می یابد تا آنکه سطح مناسب یکپارچگی وانسجام شخصی را پیدا کند . این روش به عنوان وسیله ای برای شروع بکارفرد در فرآیند بزرگتر تجربه بکار می رود . شعر درمانی وادبیات درمانی عمداً از کلام نوشتاری برای نیل به اهداف درمانی وافزایش تندرستی ورفاه افراد از طریق تلفیق ویکپارچگی ابعاد عاطفی ( احساسی ) ، شناختی واجتماعی شخص استفاده می کنند . شعردرمانی یک روش به رسمیت شناخته شده است که ازشعر وسایر انواع ادبیات برای نیل به اهداف درمانی ورشد شخصی استفاده می کند .این اهداف شامل ترویج وتشویق درک خود وفرد درجامعه ،پذیرفتن وتغییر دادن احساسات ورفتار ، وافزایش آسودگی روانی واجتماعی است . تمرکز شعر به عنوان هنر خود شعر است ، ولی تمرکز وکانون شعر برای درمان کردن شامل بیان حال و رشد فردی است . هنر ودرمان از همان ابزارها وتکنیک ها استفاده می کنند - یعنی زبان ، وزن ، استعاره ، صوت وتصویر آنها یکسان است - ونتیجه نهایی آنها نیز اغلب یکسان است .

از روزگاران قدیم مردم به ارزش شعر نه تنها به عنوان یک تسکین دهنده روح و روان و تلطیف عواطف انسانی بلکه به عنوان یک روش برای درمان دردها و آلام بشر و جوامع بشری توجه داشته اند چنانکه در مصر باستان یاثوث هم رب النوع شعر بوده و هم رب النوع طب "و اتفاقی نیست که یکی از قدیمی ترین اشعار قاره اروپا شعری است که تقدیم آپالو خدای شعر و طب شده است".1
ااولین کسی که در این باره اظهار نظر کرده یک پزشک رومی است به نام سور اتئوس که در قرن اول میلادی می زیسته او تراژدی را برای درمان افراد شیدا و آشفته و کمدی را برای درمان افراد افسرده پیشنهاد می کرد.
شعر درمانی دو حوزه متفاوت را شامل می شود:
الف: poetry therapy
ب: طب روحانی
در مورد اول شعر و یا به طور کلی هر نوع کلام ادبی برای تسریع در روش درمان بیماران روان پریش مورد استفاده قرار می گیرد. در این مورد کلام ادبی می تواند به ضمیر ناخود آگاه فرد نفوذ کرده علل آشفتگی او را فرایادش آورد و راه درمان را به روانکاو نشان دهد. مرکز طرفداران این شیوه در نیویورک آمریکاست علاقه مندان می توانند به سایت www.poetrytherapy.com مراجعه فرمایند.و ما انشا’الله در فرصت های بعدی به این مقوله بیشتر خواهیم پرداخت.
و اما نوع دوم شعر درمانی یعنی طب روحانی. عرفای بنام ایران زمین خود را اطبای روحانی جامعه خویش می شناختند چنانکه مولانا فرموده است:
ما طبیبانیم شاگردان حق
بحر قلزم دید ما را فانفلق
آن طبیبان طبیعت دیگرند
که به دل از راه نبضی بنگرند
ما به دل بی واسطه خوش بنگریم
کز فراست ما به عالی منظریم
آن طبیبان غذا اند و ثمار
جان حیوانی بدیشان استوار
ما طبیبان فعالیم و مقال
ملهم ما پرتو نور جلال
دستمزدی می نخواهیم از کسی
دست مزد ما رسد از حق بسی2
هر کدام از شعرای متهعد این مرز و بوم به نوعی طبیب روحانی روزگار خویش بوده اند فردوسی به درمان درد بی هویتی فراگیر در جامعه آن روزگار پرداخته و بیهوده نیست که می گوید:
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
سعدی ،حافظ ،عطار و مولوی هر کدام به نوعی به تشخیص درد جامعه و مداوای آن اقدام کرده اند چنانکه سعدی درد حرص و آز را مداوا کرده و حافظ درد دو رویی و نفاق را و دیگران نیز به همین ترتیب
حافظ از آب زندگی شعر تو داد شربتم
ترک طبیب کن بیا نسخه شربتم بخوان3
پی نوشت ها:
1- از شعر تا شعر درمانی، دکتر پرویز فروردین ،ناشر مولف،ص شش
2- مثنوی معنوی،تصحیح نیکلسون ،بهزاد،ص453
3-دیوان حافظ،به کوشش دکتر خطیب رهبر،ص521