مشاوره فردی

مشاوره فردی سه هدف عمده را دنبال می کند:

1- پیشگیری: در مشاوره فردی تلاش می شود تا با ارائه اطلاعات روانشناختی و آموزش مهارت های لازم به مراجع کمک شود تا با موقعیت های مختلف زندگی سازگاری مناسب داشته باشد.

2- رشد: مشاوره فردی به تسهیل رشد مراجع و شکوفایی استعدادها و توانایی های او کمک می کند.

3- مداخله درمانی: مشاوره فردی به شناخت و کشف راه حل برای مشکلات رفتاری مراجع می پردازد.

مشاوره فردی به صورتی است که :

1- رابطه دو جانبه ای برقرار می کند و فرصتی را برای تبادل نظر بین مشاور و مراجع ایجاد می کند.

2- موقعیت کاملاً محرمانه ای را برای طرح و کشف راه حل مشکلات رفتاری تأمین می کند.

3- تناسب با توان یادگیری ودرک مراجع انجام می شود.

4- در شناخت و کشف راه حل مشکلات رفتاری به تفاوت های فردی مراجعان توجه می کند.

5- از روشهای متناسب و متنوع مداخله درمانی استفاده می کند.

مشاوره فردی ابتدا تغییری در ادراکات وعواطف و سپس در برداشت ها و طرز فکرها و آنگاه در رفتار مراجع ایجاد می کند.

فرایند مشاوره فردی شامل پنج مرحله است:

مرحله اول) حضور

در این مرحله مراجع در جلسه مشاوره حضور می یابد رابطه مشاوره ای ایجاد و مشاوره با سلام وتعارف اولیه شروع می شود. مشاور آرامش دارد و به صورت گرم و صمیمی مراجع را می پذیرد. به روابط غیر کلامی مراجع از قبیل وضعیت بدنی، اشارات بدنی و تماس چشمی توجه می شود.

مراجعی که افسرده است معمولا به سر و وضع خود نمی رسد. آه می کشد، رنگش پریده است و با مشاور تماس چشمی برقرار نمی کند. در ابتدا مراجعان نمی داند از کجا شروع کنند و کمی اضطراب دارند.

مشاور با پرسیدن یک سوال باز از قبیل اینکه چه پیش آمده است؟ یا می توانید درباره آنچه شما را نگران کرده است صحبت کنید؟ یا آماده ام تا صحبت های شما را بشنوم، جلسه مشاوره را شروع می کند از سوال بسته نیز می توان استفاده کرد. در سوال بسته بهتر است از موضوع هایی سوال شود که حاشیه ای و جانبی است، مثلاً کلاس چندم هستید؟ در کدام مدرسه درس می خوانید؟ آنگاه از مراجع سوال باز انجام می گیرد: مثلاً مشکل شما چیست؟ از مراجع نباید سوال های بسته و پی در پی نمود زیرا اینگونه سوال ها او را مضطرب تر می کند. هر چه فضای پرسش و جو مشاوره دوستانه و آرام پیش برود تبادل دو جانبه ای بیشتری صورت می گیرد و رابطه مشاوره ای راحت تر می شود.

مرحله دوم) درک و فهم

با ایجاد فضای مناسب مشاوره ای بتدریج مشاور به دنیای درونی مراجع وارد می شود. راجرز 1951 برای ایجاد فضای مناسب در رابطه مشاوره ای سه خصوصیت را لازم می داند.

1- هماهنگی رفتار مشاور

 مشاور در رابطه مشاوره ای از خود رفتاری را نشان دهد که حاکی از پیوستگی رفتاری و ثبات شخصیت اوست. او نقش بازی نمی کند و همان گونه که هست خود را نشان می دهد.

2- توجه مثبت بدون قید وشرط

مشاور مراجع را به عنوان یک انسان با ارزش می پذیرد وبرای این پذیرش قید وشرطی ندارد. او مراجع را دارای توانایی ها و استعدادهای بالقوه می داند و به صورت فردی مثبت می نگرد.

3- تفاهم توام با همدلی

مشاور به دنیای درونی مراجع وارد می شود و پویایی شخصیت اورا می فهمد و احساسات درونی اش را درک می کند.

در این مرحله سعی بر آن است که از سطح ارتباط به عمق ارتباط برسند. "آیوی" و همکاران 1980 جملات اولیه ای را که مراجع برای بیان ادراکات، احساسات و افکار خود بیان می کند سطح ارتباط می نماند .مثلا وقتی مراجع می گوید افسرده ام، او به بیان افسرده بودن خود پرداخته است. این یک رابطه سطحی است . مشاور از این مرحله می گذرد و می پرسد که منظور شما از افسردگی چیست و زیر بنا، علل و حالات اساسی افسردگی را بررسی می کند تا به عمق ارتباط برسد. هنگام دریافت پیام مراجع، باید به زمینه پیام او نیز توجه کرد. پیامی که مراجع می دهند شامل محتوا و زمینه است. منظور از محتوای پیام، مطلب و موضوعی است که مراجع درباره آن صحبت می کند. غیر از محتوای پیام، مشاور باید به زمینه خانوادگی، آموزشی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پیام نیز توجه کند. مثلاً مراجعی که می گوید رفتار پدرم خشن است. باید توجه کرد که این پیام در چه زمینه خانوادگی و با چه زمینه تحصیلی و چه شرایط اجتماعی و فرهنگی اتفاق افتاده است.

مرحله سوم) کشف و تشخیص مشکل

مشاور در این مرحله به ارزیابی دقیق رفتار مراجع، عینی کردن آن و تشخیص مشکل می پردازد. در این مرحله مشاور به جمع آوری اطلاعات از مراجع و ارزیابی آن می پردازد تا بر اساس آن، تشخیص یا برچسب مناسب را برای اشکال رفتاری مراجع بیابد. روش های جمع آوری اطلاعات معمولاً شامل 1) مشاهده 2) مصاحبه تشخیصی 3) آزمون های روانی و 4) گزارش های شخصی می شود.

رفتار مراجع را هنگام مشاوره می توان مشاهده کرد اگر مشاهده به صورت منظم و با برنامه انجام شود فراوانی رفتار مراجع را نشان می دهد درمورد کودکان که غالباً در مصاحبه پاسخ نمی دهند از مشاهده برای تشخیص مشکل رفتاری آنان استفاده می شود. در مصاحبه تشخیصی، مشاور از جهت یابی، حالات خلقی، وضعیت ذهنی فرایند ادراک، محتوای فکر، بصیرت ونحوه قضاوت مراجع آگاه می شود و وضعیت روانی او را بررسی می کند تا در نتیجه به نوع مشخصی از اشکالات رفتاری بر اساس ملاک های تشخیص که در کتاب های تشخیص از قبیل DSM آمده است برسد. آزمون های روانی در صورتی در مشاوره به کار می رود که مشاور در تشخیص به نتایج آنها نیاز داشته باشد. مثلاً در تعیین بهره هوشی یا میزان اضطراب یا حالات شخصیتی، مشاور از آزمون هوش، میزان اضطراب و شخصیت استفاده می کند گزارش های شخصی می تواند تصویر عینی و مشخص تری از آنچه بر فرد گذشته است و روش هایی را که برخورد با مشکلات در برداشته است مشخص کند.

مرحله چهارم ) ارائه راه حل

پس از تشخیص مشکل رفتاری مراجع، مشاور به تعبیر و تفسیر و ارائه راه حلی برای آن می پردازد راه حل ها از رویکردهای مشاوره ای به دست می آید. رویکردهای مشاوره ای مختلف است و از روان پویایی تا شناخت درمانی را شامل می شود. به نظر "فرانک" 1985 هر رویکرد رفتاری بر نقش یادگیری در اختلال های رفتاری تأکید دارد و وظیفه مشاور در این رویکرد عبارت است از: کمک به مراجع برای تغییر رفتار از طریق یادگیری یا در رویکرد منطقی- رفتاری- عاطفی مشاور در چهارچوب نظری به اهمیت نقش عقاید غیر منطقی بر اختلال های عاطفی تأکید دارد.

وظیفه مشاور در این رویکرد این است که به مراجع کمک کند تا عقاید غیر منطقی را شناسایی کرده و با آنها درگیر شود و آنها را تغییر داده و به صورت منطقی در آورد در این مرحله مشاور بااستفاده از رویکرد ها و نظریه های مشاوره به مراجع کمک می کند تا برای حل مشکل رفتاری اقدام کند. مشاور باید با فنون روش های مشاوره آشنا و تجربه علمی و عملی کافی را کسب کرده باشد. کسب تجربه در زمینه فنون و روش های مشاوره با گذراندن دروس نظری و عملی در این زمینه حاصل می شود.

مشاوران کشور ما باید در به کارگیری روش ها و فنون مشاوره به شرایطی فرهنگی و اجتماعی توجه کنند و به تطابق آن روش ها وفنون با وضعیت فرهنگی– اجتماعی جامعه بپردازند.

به نظر می رسد بهتر است از یک روش ترکیبی مشاوره ای استفاده شود در روش ترکیبی به مراجع آگاهی از خویشتن داده می شود، رفتار تغییر می یابد و برداشت هایش اصلاح می شود و در ایجاد روابط دوجانبه با دیگران توفیق می یابد و به معنایی برای زندگی خود می رسد. یعنی از ترکیبی از روش های شخص مدار، رفتار درمانی، شناخت درمانی، واقعیت درمانی، تحلیل رفتار متقابل  و معنا درمانی استفاده می شود.

مرحله پنجم) پایان مشاوره و پیگیری

راه حل های ارائه شده در جلسات مشاوره به وسیله مراجع به اجرا گذشته می شود. وقتی مراجع توانست بر مشکل خود غلبه کند و مستقلاً به سازگاری درونی و بیرونی برسد فرایند مشاوره پایان می پذیرد این پایان به معنای قطع ارتباط نیست، بلکه مشاور به مراجع اعلام می کند که برای گوش دادن به مسائلی که ممکن است برای او پیش آید آماده است.