چرا این روزها وفاداری تبدیل به یک موضوع ناب و خاص شده؟


چرا انقدر با یک نفر بودن، موندن، و زمان طولانی رو باهاش سپری کردن سخته؟ اینکه قبلا چطور بوده و مردها و زنهای قدیم چجوری بودن، دردی از ما دوا نمی کنه، اینکه فکر کنیم ما نسلی هستیم که به اقتضا زمانی این شکلی شدیم واگر در جایی دیگه و زمانی دیگه می بودیم، اینطور نمی شد هم کمکی نخواهد کرد...

به نظر من داستان از جایی شروع میشه که ما با صمیمیت مشکل پیدا می کنیم، وقتی روابط نزدیک به ما احساس خفگی میدن با گریز به روابط موازی یکم نفس می کشیم و دوباره به اون خفقان برمی گردیم. گاهی اوقات روابط نزدیک برامون یک جور تعریف شده ، و وقتی تجربه اش می کنیم و تازه می بینیم که واقعیت فرسنگها با تصورات ما فرق داشته از اون رابطه، اون آدم و حتی خودمون بدمون میاد، و با یک مدت دور شدن از خودمون و از طرفمون که مارو یاد خودمون می اندازه سعی می کنیم برای یک مدتی خودمون رو آروم کنیم .... گاهی اوقات بلد نیستیم با طرفمون کنار بیایم و وقتی تعارضی پیش میاد، با یک فاصله عاطفی و پرکردن این فاصله با یک آدم دیگه ، می خواهیم تعارض رو نبینیم و تظاهر به خوبی و خوشی زندگیمون بکنیم! جایی که مراجع میگه : اگر با کس دیگه نباشم ، نمی تونم رفتار مزخرفش رو تحمل کنم، بودن با بقیه واسم مسکنه و اینطوری می تونم آروم و مهربون به خونه بر گردم!! بله، گاهی هم این روابط موازی حالت انتقامی هم پیدا میکنه ... اما خب وقتی این مسکنهای آنی رو به خودمون تزریق می کنیم فقط انگار خودمون رو گول می زنیم ، و یک جوری خودمون رو فقط از مخمصه  دور می کنیم ، مخمصه ای که با هر بار دیدن اون آدم درونمون رو  نابود می کنه ، تظاهر به خوب بودن شرایط می کنیم و یک عالمه انرژی برای تداوم این فیلم دروغین صرف می کنیم  و اینجوری هیچ تلاشی برای بهبود رابطه نمی کنیم و نتیجه هم که پرواضح، اینه که معمولا تبدیل به موجودات عصبانی، غرغرو، حسود ، افسرده و .... میشیم!! اگر این راه حل شما برای تداوم رابطه تون هست ، همین الان در موردش تجدید نظر کنید ...

روانشناس مصطفی آفریدون

https://t.me/entekhab123

مرکز روانشناختی و مشاوره انتخاب

تلفن هماهنگی جهت تعیین وقت قبلی:

0616-638-0922 فرزاد سلحشور

مرکز مشاوره تلفنی