چهار ویژگی مهم اختلال حمله وحشتزدگی


  • اجتناب از برخی موقعیت های به خصوص که آغازگر حمله وحشتزدگی هستند: گرچه برای تشخیص اختلال وحشتزدگی باید حداقل دو حمله وحشتزدگی به صورت غیر منتطره و ناگهانی بروز کرده باشد، اما اکثر افراد دچار حملات وحشتزدگی کاملا آگاهند که وحشتزدگی معمولا بر اثر موقعیت های به خصوصی نظیر حضور در مکان های عمومی، موقعیت های اجتماعی، تنها ماندن، انجام کاری در حضور مخاطبین و نظایر آن بروز می کند. در واقع فرد مبتلا به حملات وحشتزدگی به سرعت می آموزد کدام موقعیت ها ممکن است آغازگر حمله وحشتزدگی باشند و در نتیجه از این گونه موقعیت ها اجتناب می کند.

  • وحشتزدگی سبب اشتغال خاطر با علایم جسمانی می شود: (گوش به زنگی) وقتی چندین حمله وحشتزدگی را تجربه کرده باشید به طور مداوم با حالت جسمانی خود اشتغال خاطر پیدا می کنید، و دائما نگران بروز یک حمله دیگر هستید، مرتب کارکرد بدنتان را از نظر حس های جسمانی به صورت ناخواسته کنترل می کنید. به عبارت دیگر نوعی حالت گوش به زنگی جسمانی پیدا می کنید. تا زمانی که یک علامت جسمانی مانند سفتی قفسه سینه، تنگی نفس، سرگیجه یا حالت تهوع قابل انتظار یا قابل توضیح باشد (مثلا من همین الان از پله ها بالا آمدم، بنابراین طبیعی است که تنگی نفس پیدا کنم) احساس بهتری دارید، هر چند احتمال بعید سناریوی بدترین اتفاق ممکن است هم چنان در پس ذهنتان موجود باشد. اگر این حس جسمانی غیر منتظره یا غیرقابل توضیح باشد (مثلا پشت میز نشسته ام؛ نباید احساس تنگی نفس کنم) وحشت بلافاصله بروز می کند زیرا تفکر فاجعه پندار تسلط می یابد و شما با خود فکر می کنید: این طبیعی نیست، چرا چنین احساسی دارم؟ یا حتما دچار مشکلی شده ام (مثلا حمله قلبی).

  • فاجعه پنداری هسته مرکزی وحشتزدگی است. سو تعبیر فاجعه پندارانه حس های جسمانی غیر قابل توضیح، محور اصلی جملات وحشتزدگی است. در واقع این عنصر رویدادی محوری در ایجاد وحشتزدگی محسوب می شود. گوش به زنگی می تواند یک فکر خودآیند فوری از سناریوی بدترین حالت ایجاد کند : ( اگر حمله ی قلبی داشته باشم چه؟ اگر کنترلم را از دست بدهم و این منجر به حمله وحشتزدگی شود چه؟ اگر دیوانه شوم چه؟ اگر بمیرم چه؟) در وحشتزدگی تفکر فاجعه پندار شامل مبالغه در مورد احتمال و شدت این بدترین پیامد ممکن است، مانند برآورد بیش از حد احتمال اینکه تپش قلب بازتاب یک مشکل زمینه ای قلب است. وقتی از مینا در مورد سفتی قفسه سینه سئوال می شد او کاملا در مورد درصد ارتباط آن با مشکلات قلبی مبالغه می کرد. برخی حس های جسمانی خاص معمولا به سو تعبیرهای به خصوص منجر می شوند. آیا شما هم در هنگام اضطراب در مورد حس های جسمانی تان اینگونه فکر می کنید؟

  • افراد برای جلوگیری از بروز حملات بعدی به راهبردهای پیشگیری متوسل می شوند. سرانجام حملات وحشتزدگی آنقدر برای فرد وحشتناک هستند که افراد معمولا به راهبردهای خاصی برای جلوگیری از بروز حملات بعدی متوسل می شوند. آنها تقلا می کنند که به حس امنیت و آرامش دست یابند زیرا معتقدند این کار بهترین دفاع در مقابل وحشتزدگی است. در نتیجه گریز، اجتناب و رفتارهای ایمنی جویی یا کنترل اضطراب بر زندگیشان غلبه می کند. این رویه شامل هر کاری است که به شما کمک می کند آرام شوید و حس جسمانی ترسناکتان را کاهش دهید ( مانند مصرف دارو یا به همراه داشتن دارو در هر جایی که می روید، اجتناب از رفتن به مکان های عمومی و شلوغ و در صورت رفتن حتما باید یک نفر شما را همراهی کند، اجتناب از رفتن به مکان های سربسته مثل آسانسور و ... ) از موقعیت هایی که تصور می کنید اضطراب زا هستند اجتناب می کنید و اغلب یاد می گیرید به محض ورود نخستین نشانه های اضطراب بگریزید. مینا نه تنها از مکان هایی که اضطرابش را بیشتر می کرد اجتناب می کرد بلکه همواره قرص لورازپام را در دسترس خود نگه می داشت و فقط در صورتی به مکان های عمومی می رفت که همسرش با او می آمد.

 

·         https://t.me/entekhab123

·         مرکز روانشناختی و مشاوره انتخاب

·         تلفن هماهنگی جهت تعیین وقت قبلی:

·         0616-638-0922 فرزاد سلحشور

·         مرکز مشاوره تلفنی