با سلام و دعای خیر برای بانیان این محفل.
من این افتخار رو داشتم که از دومین جلسه در خدمت اساتید و بزرگان باشم و از طریق یکی از دوستان که جلسه اول حضور داشت با این گروه (یار مهربان) آشنا شدم،تا این لحظه در ۱۴ جلسه حضور داشتم.من هیچ گاه تصور نمی کردم ب مشاور نیازی داشته باشم و حتی کسی را که ب مشاور رجوع میکرد را فردی ضعیف میدانستم.چرا که احساسم این بود که من عمق درد یا مشکلم را میدانم و حس میکنم نه مشاور و نه کس دیگری در واقع اعتقادی به کمک گرفتن و یا مشورت با مشاوران را نداشتم.

شاید از غرور بی جای من و یا عدم آگاهی می آمد اما این عین افکار من بود.بعد از گذشت اولین جلسه منتظر جلسه بعدی شدم شاید چنان که ۷ روز برایم ۷۰ روز شد.گویی نیرویی مرا جذب جلسات کرده بود،امروز متوجه شدم آن نیرو احساس نیاز به تغییر ،تکاملی بود که در من وجود داشت.بسیار از دانش اساتید بهره بردم و سعی کردم حتی ناچیز اما در برقراری ارتباط با خانواده ، دوستان و محل کار و یا هر جای دیگر از آنچه که در جلسات دریافت نمودم استفاده نمایم و به اجرا در بیاورم،کم کم  متوجه شدم جلسات روی افکار من تاثیرات مثبتی به جای گذاشته است.اولین چیزی که دریافت کردم و برایم باوری شد  موضوع انتخاب  بود بعد از آن باور و سعی کردم انتخاب کنم شخصی باشم که همیشه حسرت آن شخصیت دست نیافتنی را میخوردم.با تمرین و تکرار تونستم انتخاب کنم که همسری مهربان و صبور ، پدری دلسوز و فداکار ، دوستی صمیمی و پاک و همکاری صادق باشم. نقش گروه یار مهربان در انتخابهای من بسیار ،بسیار  مهم و اساسی بود و هر هفته که ب جلسات می آمدم انگیزه ام برای ادامه راه بیشتر میشد.
وقتی که زندگی ،شخصیت ، درک و دانش امروز خودم رو با قبل از ورودم به گروه یار مهربان مقایسه میکنم ، متوجه تغییرات مثبت در این موارد میشوم.در پایان از بانیان و همه کسانی که در این گروه فعالیت و حضور داشتند تشکر میکنم و از خداوند بزرگ میخواهم عمر طولانی و تنی سالم به همه آنها اعطا نماید تا بتوانند با دانش و تجربه خویش به من و امثال من یاری رسانند.
(خدایا مگذار آرزوی دوستانم آرزو بماند)