چگونگی انتخاب همسر !!!

بسیاری از بحثهایی که در مورد ازدواج انجام گرفته سعی کرده به چگونگی انتخاب همسر بپردازد و کمتر تلاش بر این بوده که به چرایی آن نیز پاسخ داده شود.
همیشه نیروهای ناشناخته ای در وجود ما بوده اند که در چرایی انتخاب ما مداخله کرده و ما از آنها بیخبر بودهایم چرا از رنگ بخصوصی خوشمان میآید و از یکدیگر متنفریم؟ چرا برخی از افراد برای ما جالبند و برخی دیگر احساس بدی در ما ایجاد میکنند؟
چرا فردی را برای همسری انتخاب میکنیم و در مورد افراد دیگر اصلاً فکر هم نمیکنیم؟ این نیروها همان نیازهای ما هستند که از کودکی در ما شکل میگیرند و در بزرگسالی در روابط ما با دیگران تأثیرگذار هستند. چگونگی شکلگیری این نیازها بحث دیگری است که نمیخواهیم در اینجا به آن بپردازیم. ولی مهم است بدانید چه نیازهایی شما را وادار به انتخاب فرد بخصوصی برای همسری میکند.
دو سطح از نیازها را میتوان در افراد به درجاتی مشخص کرد. در یک سطح نیازهایی قرار دارند که ما را از «تحقق خویشتن» وامیدارند من آنها را «نیازهای کاهنده» یا نزولی مینامم. دسته دیگر نیازهایی هستند که ما را به سمت تحقق خویشتن هدایت میکنند من آنها را «نیازهای بالارونده» یا سعودی مینامم.

● نیازهای کاهنده
همیشه ما را در سطحی نگه میدارد که برآورده شدن آنها به رضایت طولانی مدت در ما منجر نمیشود. این نیازها به طور فزاینده ای بر عزت نفس، اعتماد به نفس، خودپنداری ما اثر مخربی میگذارند و ما را از برآورده کردن آن نیازها سیر نمی سازد.
این نیازها به طور چشمگیری سراسر زندگی ما را تحت الشعاع خود قرار میدهد و موجبات نارضایتی دائمی ما را از محیط پیرامون، روابط با دیگران و زندگی فردی فراهم میآورد. به عنوان مثال نگاه کنید به نیاز مورد توجه بودن،چنین نیازی سبب میشود اغلب ما از دیگران بخواهیم که به ما توجه داشته باشند و نیازهای ما را برآورده سازند بدون اینکه ما نیز بخواهیم رفتار متقابلی داشته باشیم.
از آنجا که چنین توقعی به طور کامل برآورده نمیشود فرد همیشه از خود و روابطش با دیگران نالان است. در عین حال حتی اگر به طور کامل چنین نیازی برآورده شود هنوز فرد احساس تنش میکند.
سه خاصیت اساسی در نیازهای کاهنده وجود دارد: یکی اینکه فرد دارای چنین نیازهایی به سرعت میخواهد به نیاز خود پاسخ بگوید. دیگر اینکه پس از برآورده شدن نیازش نیز ابراز نارضایتی نسبت به خود و دیگران میکند. سوم اینکه این نیازها روابط بین فردی او را دچار اشکال میسازد و موجب میشود روابط پرتنشی را با دیگران تجربه کند.
● نیازهای بالارونده
برآورده کردن نیازهای بالارونده موجب ایجاد سطح مناسبی از رضایت از خویشتن میشود. توجه به این نیازها سبب ایجاد تعادل در روابط بین فردی میشود به گونه ای که در هر رابطه ای فرد هم به نیازهای خود توجه میکند و هم به نیازهای دیگران.
توجه به نیازهای افزاینده موجب تحقق خویشتن و رسیدن به آن چیزی میشود که فرد از خود انتظار دارد. این نیازها در افرادی به وجود می آید که سطح قابل قبولی از رضایتمندی از خویشتن در خود احساس کرده اند. معمولاً چنین افرادی دارای سطوح مطلوبی از عزت نفس بالا، نگرش مثبت نسبت به خود و اعتماد به نفس هستند.
در چنین شرایطی در افراد نیازهایی به وجود میآید که موجب تحقق خویشتن آنها میشود. این نیازها شامل، نیازهای فیزیولوژیک، توجه به خویشتن، نیاز به خودمختاری، نیاز به تفریح، نیاز به سازندگی، نیاز به پیوندجویی، نیاز به شناخت، نیاز به شهرت، نیاز به تحقق خویشتن و نیاز به معنویت است.
این نیازها همچنین میتواند خواص نیازهای کاهنده را نداشته باشد. یعنی افراد به تدریج به آنها پاسخ داده و از برآورده شدن آنها احساس خوبی داشته باشند، در صورت به تعویق افتادن آنها احساس تنش نکنند و موجب ایجاد روابط بین فردی سازنده ای شوند.
توجه به اینکه کدام دسته از نیازها موجب انتخاب همسر میشود حائز اهمیت است. از آنجایی که همه افراد در شرایطی براساس نیازهای کاهنده به درجاتی رفتار میکنند پس بنابراین به احتمال زیاد بسیاری از انتخابهای افراد براساس نیازهای کاهنده صورت میگیرد.
به عنوان مثال فردی که نیازهای افزاینده زیادتری دارد ممکن است در موقعیت انتخاب همسر نیاز کاهنده محبت و دلسوزی کردن، او را وادارد تا فردی را انتخاب کند که بسیار به محبت او نیازمند است و او فردی است که به توجه و تکیه گاه و کمک گرفتن نیاز دارد. این دو اگر چه همدیگر را کامل میکنند ولی نمیتوانند در آینده زندگی موفقی داشته باشند چرا که در این حالت فردی گیرنده و فردی دیگر دهنده است.
بعلاوه این دو نفر نمیتوانند همدیگر را درک کنند چرا که دنیای ذهنی بسیار متفاوتی نیز دارند. آن چیزی که فردی را ناراحت میکند ممکن است برای دیگری جالب باشد و بالعکس.
سؤالهای رایج برای انتخاب همسر
● چه تناسبی باید بین دو فرد باشد؟
شباهت در تحصیلات، مذهب، فرهنگ، همشهری بودن، طبقه اجتماعی و اقتصادی، قومیت و زبان و نژاد از ملاکهای اساسی انتخاب همسر است.
چه فاصله سنی مناسب است؟براساس برآوردها و طبق رسوم ۴ سال فاصله سنی (بزرگتر بودن پسر) بین دو فرد مناسب است.
در هنگام خواستگاری چه سؤالهایی باید پرسیده شود؟اگر چه میتوان سؤالهای عمومی مانند انتظار شما از زندگی زناشویی چیست؟ چقدر مستقل هستید و برنامه ای برای زندگی دارید؟ ملاکهایی که جستجو میکنید را چقدر در من میتوانید پیدا کنید؟ از طرفین پرسیده شود و توجه داشته باشید که افراد در موقعیتهای اجتماعی بهترین تصویر را از خود ارائه میدهند، پس بسنده کردن به صحبتها خطاست. شما میتوانید روابط خانوادگی آنها، روابط با دوستان و همکاران پیشینه آنها و خانوادگی را از سایر منابع مانند دوستان، همسایگان و همکاران آنها به دست بیاورید.
چه ملاکهایی را باید مدنظر داشت؟برای هر فردی ملاکها میتوانند متفاوت باشد به عنوان مثال برای فردی ممکن است زیبایی، استقلال مالی و سطح به خصوصی از وضعیت مالی، پرستیژ اجتماعی در اولویت باشد. آنچه مهم است این است که ملاکهایتان را آنچنان که هستند در دیگران جستجو کنید، شما میتوانید آنها را تعدیل کنید ولی هیچگاه نخواهید که ملاکی را به جای دیگری نادیده بگیرد.
بعد از شکست در عشق چه کنیم؟غالباً افراد در این هنگام به دنبال جایگزین کردن فرد دیگری هستند. این کار میتواند هم اشتباه باشد، هم خطرناک چرا که معمولاً تصمیم گیری در موارد بحرانی به صلاح نیست. اغلب به طور همه جانبه در مورد چنین تصمیم گیریهایی فکر نمیشود. بهتر است شخص شکست خورده به خود فرصتی برای ترمیم عواطف جریحه دار شده بدهد و فرایند سوگ را طی کند.
نظر دیگران چقدر میتواند در انتخاب همسر مهم باشد؟از آنجا که خانواده ها در مراحل مختلف زندگی زناشویی حضوری غیرقابل انکار دارند پس بهتر است خانواده ها در جریان انتخاب همسر قرار گیرند. یکسانی ملاکهای فرد با معیارهای خانواده در موقعیت بعدی زناشویی اثر مثبت دارد.
چه مشابهتی میتواند بین دو فرد باشد؟هر چه خصوصیات شخصیتی و نیازهای افراد به یکدیگر نزدیکتر باشد (شباهت نیازها و نه مکمل بودن آنها) احتمال موفقیت ازدواج بیشتر است.
آیا مجاز هستیم قبل از ازدواج دیگری را تغییر دهیم؟ یکدیگر را آنچنان که هستید بپذیرید و سعی نکنید تغییر دهید. به عوض تغییر دادن یکدیگر از هم جدا شوید و فردی را انتخاب کنید که به تغییرات کمی نیاز داشته باشد. به عنوان مثال اگر پسری میخواهد با دختری محجبه ازدواج کند و به طور اتفاقی با دختری آشنا شده که از نظر رعایت حجاب مطلوب پسر نیست به عوض تلاش برای محجبه کردن دختر میتواند فردی را انتخاب کند که با معیار حجاب او مطابقت داشته باشد. چرا که تغییراتی که ما آنها را به خاطر دیگران در خود ایجاد میکنیم نمیتوانند در ما پایدار باشند.
آیا روابطی که قبل از ازدواج وجود دارد میتواند در خلال ازدواج نیز به همان خوبی ادامه یابد؟به یاد داشته باشید که همه انسانها در موقعیتهای اجتماعی به گونه ای رفتار میکنند تا بهترین تصویر را از خود ارائه دهند. آنها ممکن است نیازها، انگیزه ها و رفتارهای خود را مهار کنند و آنها را به تعویق بیندازند.
به این ترتیب برخوردها و رفتار و کردار حین آشنایی میتواند به خوبی زمانی که افراد با یکدیگر ازدواج میکنند نباشد. چرا که مهارهای اجتماعی در زمان ازدواج برداشته میشود و افراد براساس درونیات خودشان رفتار میکنند.

روش های اصولی در انتخاب همسر آینده دو

همسری با شم پلیس

 از قدیم گفتن قبل از ازدواج دو تا چشم قرض بگیر و برای شناخت همسر آینده نهایت تلاش را بکن تا انتخابی شایسته انجام بدی و بعد از ازدواج چشم‏هات رو به روی معایب و کاستی‏ها ببند و سعی کن تا قدر  خوبی‏ها و محاسن رو بدونی.
اما مراحل شناخت قبل از ازدواج پروسه نسبتاً پیچیده‏ای است که عوامل متعددی رو در برمی‏گیرد و نیاز به اطلاعات تا حدودی روانشناختی ضروری است. خوب است که جوانان تا حدودی با انواع ویژگی‏ها و صفات منفی و حتی اختلالات شخصیتی آشنا باشند تا بتوانند حضور علائم هشداردهنده را در شخص مخاطب متوجه شده و آن را با روانشناس یا مشاور در میان بگذارند.  در این مقاله سعی داریم چند نوع از اختلالات شخصیتی را به شما معرفی می ‏کنیم تا با دیدی باز و علمی به شناخت برسید.

 

اصولی,انتخاب,همسر,آیندهشناخت,اختلالات,جوانا,نیاز,نیاز به اطلاعات تا حدودی روانشناختی,ازدواج,شناخت,همسر,اختلالات,قدر ,حضور,جوانان تا حدودی با انواع ویژگی‏ها و صفات,عوامل,قدیم,شناخت همسر آینده نهایت

 


سوء ظنی ها دوست دارند انگیزه‏های پنهانی را در رفتار بی‏غرضانه دیگران بیابند و هیچ مسئولیتی برای شکست خود قائل نیستند. آنان شم پلیسی قوی دارند به زنگ تلفن، زنگ در خانه و رفت و آمدها حساسیت ویژه‏ای دارند.

افراد به لحاظ شخصیتی در پیوستاری از برونگرایی تا درونگرایی قرار دارند و بنا به تیپ  شخصیتی خود میزانی از این خصایص را به صورت غالب دارا هستند. شخصیت عبارت است از سبک‏های ویژه‏‏ا ی که هر فرد در فکر کردن و رفتار کردن دارد. لذا اگر شخصیت فرد یا الگوهای معمولی پاسخ‏های وی در برابر موقعیت‏ها را بشناسیم می‏توانیم رفتار او را در موقعیت‏های جدید پیش‏بینی کنیم. سبک‏های خاص شخصیت ‏زمانی ناسازگار تلقی می‏شود و یا به تعبیری دیگر شخصیت هنگامی اختلال‏آمیز است که شخص قادر نباشد رفتار خود را براساس تغییرات مشخص محیط تعدیل نماید و خود را سازگار کند.

ادواری ها افکار متضادی دارند. ناتوانی در کنترل خشم، بی‏ثباتی عاطفی (از خلق به‏هنجار تا اضطراب شدید و افسردگی)، اعمال خودآسیب‏گرایانه، الگوهای ناپایدار ارتباطی، و پیش‏بینی ناپذیری رفتارها از دیگر مشخصه‏های این اشخاص‏ است.
در فرایند شناخت اختلالات شخصیتی نیز  می‏توان اختلالات را در دو گروه برونگرایانه و درون‏گرایانه دسته‏بندی نمود.
اختلالات شخصیتی همچون وسواسی‏ها، سوء‏ظ‏نی‏ها، منزوی‏ها، خود شیفته‏ها و ادواری‏ها در دسته ‏درونگرایان جای می‏گیرند و اختلالاتی مثل صفات نمایشی‏ها، بزه‏کارها و پرخاشگرها از جمله گروه برونگرایان می‏باشند.

در سطور بعد هریک از این اختلالات را به تفکیک و البته مختصر به شرح می‏گذاریم. تا شما جوانان با دقت کافی در رفتارهای مخاطب خود به بررسی بپردازید و در صورت برخورد با رفتارهای مشکوک حتماً با روانپزشک یا روانشناس مشورت نمایید. دقت داشته باشید که هدف ما از ارائه این مطالب تشخیص دقیق و کامل نیست بلکه می خواهیم پیش زمینه ای را برای توجه به هشدارهایی که در اطراف هر یک از افراد وجود دارد فراهم سازیم تا در زمان مناسب نسبت به آنها اقدام نمایند.


1- اختلال شخصیت پارانوییدی
(سوءظنی‏ها) افراد با این اختلال سه منش عمده را آشکار می‏سازند. عدم اعتماد گسترده و پایدار نسبت به دیگران، حساسیت زیاد نسبت به مسائل جزئی و بی‏اهمیت‏، تمایل به موشکافی  کردن محیط . آنان دوست دارند انگیزه‏های پنهانی در رفتار خاصی را در رفتار بی‏غرضانه دیگران بیابند و هیچ مسئولیتی برای شکست خود قائل نیستند. آنان شم پلیسی قوی دارند به زنگ تلفن، زنگ در خانه و رفت و آمدها حساسیت ویژه‏ای دارند.


2- اختلال شخصیت اسکیزوییدی (منزوی‏ها)

شاخصه این نوع اختلال ضعف در روابط اجتماعی است. نقص و نارسایی در توانایی ایجاد روابط اجتماعی، عدم حساسیت به احساسات دیگران و فقدان مهارت‏های اجتماعی از ویژگی‏های این اختلال است. آنان کنار‏ه‏گیر، محتاط و منزوی هستند. دوستان بسیار کمی دارند و فاقد احساسات گرم و استعداد برای تظاهرات هیجانی می‏باشند.


3- اختلال شخصیت وسواسی:
 این افراد در تصمیم‏گیری‏های خود بسیار کند و محتاط عمل می‏کنند و به نوعی از اخذ تصمیم دچار ترس می‏شوند. از انجام دادن کارها هر چند با نتایج خوب راضی و خشنود نیستند. به دلیل کمال‏گرایی و انتظارات بالایی که از خود دارند کاری را شروع نمی‏کنند و یا ناتمام رها می‏کنند. زمان زیادی را صرف وقت در کار می‏کنند. این افراد در نظر دیگران افرادی رسمی، سخت‏گیر، وظیفه شناسی و مبادی آداب هستند.


4- اختلال شخصیت مرزی
(ادواری‏ها): ویژگی اصلی این اختلال بی‏ثباتی یا ناپایداری در زمینه‏های مختلف از جمله روابط بین اشخاص، رفتار و خلق و خو و خودپنداری است آنان پیوسته تغییر جهت می‏دهند. افکار متضادی دارند. ناتوانی در کنترل خشم، بی‏ثباتی عاطفی (از خلق به‏هنجار تا اضطراب شدید و افسردگی)، اعمال خودآسیب‏گرایانه، الگوهای ناپایدار ارتباطی، و پیش‏بینی ناپذیری رفتارها از دیگر مشخصه‏های این اشخاص‏ است.



5- اختلال شخصیت خود شیفتگی:
 ویژگی افراد با این اختلال شامل احساس عجیبانه و بیگانه وار فرد نسبت به اهمیت خویشتن است .خود شیفته‏ها وابسته و افاده‏ای هستند. در مورد خود اغراق گونه به تعریف و تمجید می‏پردازند. خود بزرگ بینی در آنان باعث می‏شود که احساسات دیگران را نادید گرفته و نسبت به آن بی‏تفاوت باشند. آنان توقع فوق‏العاده‏ای از دیگران دارند. موفقیت و حتی حالات خود را در سطحی فراتر از معمول به رخ دیگران می‏کشند و مطرح می‏کنند. لباس‏های عجیب می‏پوشند و آرایش‏های غلیظی دارند.

آیتم های فوق از جمله اختلالاتی بود که می توان از آنها به عنوان اختلالات درونگرایانه نام برد . در مقاله بعد با ما همراه باشید تا اختلالات را در بعدی دیگر مورد بررسی قرار دهیم.