یک بانــــــــــو خودش رو سرگرم میکنه که مدام تلفن دستش نباشه و به محل کار شوهرش تماس بگیره.

مرد باید گاهی حس کنه و باخودش بگه خانمم کجاس که زنگ نمیزنه بهم... چیشده که دیگه به رفت و امدم گیر نمیده... باهام درد و دل نمیکنه. نکنه دوستم نــــــــــداره  دقیقا نکته همینجاس!! زمانے که شما حضورت کمرنگ شد و اغلب شنونده بودی و گیر دادنا و پر حرفیا و زنگ زدناے مکرر رو کمتر کردی مــــــــــردت نگران میشه که نکنه دوسش نداری... در نتیجه مدام سعی میکنه برات وقت بذاره..بهت نزدیک بشه در مورد کارای خونه و اینکه خسته میشی و همه چیز روبراه هست یا نیست ازت سوال میکنه! مرموز بودن به این معنا هست که همه چیز رو براے شوهرتون باز نکنید درسته شریک زندگے تونه مثلا نگید وای مامانم اینجوری گفت بهم برخورده..ازش توقع نداشتم و فلان این مسائل به شما و مادرتون ربط پیدا میکنه و باید بین خودتون حل و فصل بشہ و امثال هم ...! پس پر حرفی ممنوع .